شيار 143
سری که هیچ سرآمدن نداشت، آمد """ بلند بود ولیکن بدن نداشت آمد
بلند شد سر خود را به آسمان بخشید """سری که بر تن خود، خویشتن نداشت آمد . . .
بلاخره بعد از 2 سال رفتيم سينما و اين بار 3 نفري...
ديانا خانوم هم واسه اولين بار اومد سينما و اولين فيلمي كه تو سينما ديد شيار143 ...
قشنگ بود مخصوصا سكانس آخرش لحظه ديدار مادر با فرزندش، مو به تن آدم سيخ ميشد، وقتي نوزاد رو تو بغل مامانش ميديدي با اون آواز لالايي اشكت در مي اومد.
مريلا زارعي دستت درد نكنه، خيلي قشنگ هنرنمايي كردي، ياد مامانم افتادم، خدا بهش عمر با عزت بده...
آمين
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی