ديانا و بازي
دختر گلم فكر نكني ماماني دوست نداره باهات بازي كنه. نه عزيزم. چي كار كنم بازي با بابايي رو بيشتر دوست داري. به همه كاراي بابايي ميخندي ولي من كلي بايد انرژي بزارم تا تو بهم يه لبخند كوچولو بزني ومن با ديدن همونم كلي ذوق كنم.
كوچولو كه بودي انداختن پارچه نازك رو صورتت رو خيلي دوست داشتي تا بابايي پارچه رو بر ميداشت، دست و پا ميزدي و خنده هاي بلندي ميكردي.
از بالا رفتن روي در هم لذت ميبردي و جيغ ميزدي
بازي با آب تو حمام كلي سر حالت ميكنه. اينو من كه مامانتم ميفهمم. عزيزم بزرگ شو باهم بريم شنا، بريم دريا، واقعا بودن تو آب تن آدم رو زنده ميكنه نفسم.
الانم که عاشق روروئک بازی هستی. سرعت میگیری بعدم پاهاتو میاری بالا تا لیز بخوری رو زمین. از این کارت خیلی خوشم میاد عسلم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی