333 روزه گی
333 روزه گی نميدانم، تو را به اندازه نفسم دوست دارم، يا نفسم را به اندازه تو!؟
نميدانم، چون تو را دوست دارم نفس ميكشم ، يا نفس ميكشم كه تو را دوست بدارم!؟
نميدانم، زندگيم تكرار دوست داشتن توست، يا تكرار دوست داشتن تو زندگيم!؟
تنها ميدانم: كه دوست داشتنت لحظه لحظه ي زندگيم را ميسازد، و عشقت ذره ذره وجودم را!
٣٣٣ روز است كه خورشيد خانه ما از پس نگاه تو طلوع كرده و شبها ماه با يستن چشمهاي تو چشمهايش را بسته...
333 روز است كه من به يك من ديگر بدل شده ام، و تغييراتم آنقدر شگرف است كه تصورش هم ممكن نيست...
333 روز است كه تو روي زمين نفس ميكشي و دو تا فرشته روي شانه هايت به يمن حضور تو به زمين آمده اند...
٣٣٣ روز است که من احساس میکنم زندگی زیباتر و شیرینتر از قبل است و البته سخت تر...
٣٣٣ روز است که تو هستی و این قشنگترین چیزی ست که خدا به ما هدیه داده...
٣٣٣ روز است که در هوای تو نفس میکشیم نازنینم...
٣٣٣ روز است که هر روز خدا را شکر میکنیم برای با تو بودن...
٣٣٣ روز است که به زندگی ما رنگ داده ای جان شیرینم...
٣٣٣ روز است که زندگی ما تکراری نیست و هر روز با کارهایی که تو میکنی یک روز تازه را تجربه میکنیم...
دختر گلم
هر چه دورتر میشوی،
من،
عاشق تر میشوم!!!
و هر چه نزدیکتر می آیی،
بی تاب تر میشوم!!!
گویی، عاشق که باشی
دور یا نزدیک،
فرقی ندارد...
حتی اندکی یاد توهم،
کافیست
برای بی تاب بودن...
برای عاشق شدن که بهانه های ریز و درشت لازم نیست!
برای عاشق شدن کافیست تو نگاه کنی و من لبخند بزنم...
٣٣٣ روزگیت مبارک، نفس مامان و بابا
دختر گل مامان، امروز١١ ماه و ٣ روزه، که خدا من و بابایی رو لایق داشتن یه فرشته کوچولو و نفس کشیدن کنارش دونسته...
عسل خانوم من هنوز راه نیافتادی، ولی به همه چیز و همه جا دست میگیری و خودتو بلند میکنی و وامیایستی، بعدم دستاتو رها میکنی و گاهی هم محکم روی زمین میافتی و گریه و ناز کشیدنهای ما...
ماما، بابا، دد، دادا، گ گ، دگوم دگوم، م م، انگه، ایید( سعید)، دی دی(دس دس)، ت ت،ا ا، جیززز این کلمه ها رو میگی و شاید چندین بار با صدای بلند مدام تکرار میکنی و موقعی که ما ذوق میکنیم و باهات میگیم بیشتر انرژی میگیری و تکرار و تکرار....
با دهنت و فشار دادن لثه هات روی هم صداهای مختلفی در میاری که جدیدترینش خیلی جالبه و خیلی سخته که شبیه صدای قورباغه ست. گاهی با لثه هات صدای آدامس جویدن رو در میاری. انگشتای نازتو روی لبات حرکت میدی و آهنگ ب ب ب میخونی. لباتو مثل بلبل حرکت میدی و ب ب ب میکنی...
از ته گلوت صدای ها در میاری شبیه صدای شیر جنگل
تو ماشین خیلی دوست داری کنار پنجره باشی و صورتت رو میچسبونی به شیشه و گاهی جیغ که شیشه رو پایین کنیم تا سرتو بیرون ببری اما بابایی رو که میشناسی نفس خانوم(محتاط) راستی اینکه وقتی میخوای بشینی یواش به سمت پایین میای، بعد دستاتو میزاری زمین، این خصوصیتت که احتیاط میکنی به بابات کشیده...
از توپ بازی خیلی خوشت میاد 
انگشت اشاره ت رو مدام مثل اجازه گرفتن بالا میکنی...
