سال اسب
احمد شاملو:
سالی
نوروز
بیچلچله بیبنفشه میآید،
جنبش ِ سرد ِ برگ ِ نارنج بر آب
بی گردش ِ مُرغانهی رنگین بر آینه
سالی
نوروز
بیگندم ِ سبز و سفره میآید،
بیپیغام ِ خموش ِ ماهی از تُنگ ِ بلور
بیرقص ِ عفیف ِ شعله در مردنگی.
سالی
نوروز
همراه به درکوبی مردانی
سنگینی بار ِ سالهاشان بر دوش:
تا لالهی سوخته به یاد آرد باز
نام ِ ممنوعاش را
وتاقچه گناه
دیگربار
با احساس ِ کتابهای ممنوع
تقدیس شود.
در معبر ِ قتل ِ عام
شمعهای خاطره افروخته خواهد شد.
دروازههای بسته
به ناگاه
فراز خواهدشد
دستان اشتیاق از دریچه ها دراز خواهد شد
لبان فراموشی به خنده باز خواهدشد
وبهار
درمعبری از غریو
تاشهر
خسته
پیش باز خواهدشد
سالی
آری
بی گاهان
نوروز
چنین آغاز خواهدشد
دختر گلم تقريبا 17 ساعت ديگه سال نو شروع ميشه عزيز مامان. امسال سال اسبه، يعني سال تولد بابايي.
آخه نازي، بابايي چند سال پيش تو سال اسب به دنيا اومده و چه خوب كه پا به روي اين زمين گذاشته و چقدر خوبتر كه الان كنار من و توئه. انشالله امسال سال پر خير و بركتي واسش باشه.
نفس مامان كنار اسبش