دیانا و نذری
خیلی دوست داشتم ١٧ آبان باهم بریم مجمع شیرخوارگان، آخه تو دقیقا ٦ ماهه شده بودی ولی روز قبلش واکسن ٦ ماهگیتو زده بودی و یه کم تب داشتی. باهمدیگر پای تلویزیون نی نی ها رو دیدیم و مثل اونا دستامونو به نشانه پیمان با امام حسین و یاراش بلند کردیم. راستی از همون روز بود که تو دیگه مستقل و بدو ن کمک میتونستی بنشینی دختر گلم... دیانا کنار نذریهایی که خاله جون پای نخل میده ...
نویسنده :
مامانی یه وقتاییم بابایی
23:31